پدر شهید ابوالفضل رضایی که عمری به تهجد و کسب حلال ورعایت مسایل شرعی و همچنین دستگیری از بی بضاعتان گذرانده بود در سال 1386 دارفانی را به داربقا تغییر داد. چند روز بعد از دفن ، یکی از معتمدین ، مرحوم را درخواب دیده و از وی می پرسد : اینکه می گویند فشار قبر خیلی سخت است حقیقت دارد و اینکه شیر های خورده شده دوران کودکی از دماغ انسان خارج می شود واقعیت دارد؟ مرحوم پاسخ میدهد واقعا فشار قبر دهشتناک است، اما داوود( ابوالفضل) پسرم به دادم رسید و مرا نجات داد.
پدر شهید با توجه به اینکه خود عامل به نماز اول وقت بود ، یکی از دوستان جوانش را به نماز اول وقت و کمک به بی بضاعتان دعوت می کندولی آن دوست در این امور سهل انگاری می کند تا مرحوم را درخواب می بیند. دوست جوان از مرحوم می پرسداز اعمالت در نیا، کدام موثر تر بود؟ مرحوم پاسخ میدهد : هرچه به بی بضاعتان داده بودم ، همه را در اینجا برایم آوردندو ارایه کردند.
نظرات شما عزیزان: